گفتگوی کاملاً جدی بین دو دختر در تاکسی :اولی : مربی تئاترمون قبلاً دستش تومور داشته !دومی : تومور مغزی ؟!اولی : نمی دونم ، اونشو نگفت !
یه جرعه اسید لطفا
دختره تو پیجش نوشته دلم گرفته
منم کامنت گذاشتم:
۴۳**۸۵۴***۰۲۱ تخلیه چاه اکبر و برادران...............
بعد دختره به جای تشکر کلی فحشم داد
یعنی کار خیرم اینقد بد بود خدایا چرا این مردم اینقدر ناسپاسن
بابام با ماشین تصادف کرده
زنگ زده به من فحش میده
می گم چی شده ؟ میگه تصادف کردم !
می گم چرا به من فحش می دی؟
میگه : وقتی تصادف کردم داشتم به تو فک می کردم
یکی از افتخارات دوران ابتدایی من اینه که مبصر کلاس بودم
وقتی کسی درس نمره کم میگرفت معلم به من میگفت :
ببرش دفتر بگو که درس نخونده !
اون لحظه حس پلیس بین المللو داشتم
چه فازی داشت لا مصب !
البته فوشایی که از بچه ها میخوردم رو نادیده میگرفتم
دیگه شورشو در آوردن
اول میگفتن mersi
بعد شد merc
بعد شد mer۳۰
بعد شد mer۲۰+۱۰
دیروز یکی برام پیغام فرستاده ۱۰-۱۵+{۲ (mer{ (۱۰+۴۰
فکر کنم ۲ سال دیگه معادله ۶ مجهولی و انتگرال میفرستن!
خب بگو ممنون چه کاریه عاخه