دو دانه کنار هم در خاک بارور بهاری نشستند

اولی گفت:

"من می خواهم رشد کنم! من میخواهم ریشه هایم تا عمق خاک برود و جوانه هایم به زمین سخت بالای سرم نفوذ کند...

دلم می خواهد شکوفه های ظریفم باز شوند تا مثل پرچم امدن بهار را مژده بدهند

دلم می خواهد گرمای افتاب و نوازش شبنم صبحگاهی را روی گلبرگ هایم احساس کنم."

و او رشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد کرد.

دومی گفت:

"من نگرانم اگر ریشه هایم را تا عمق خاک بفرستم نمی دانم در ان تاریکی با چه چیزی روبرو خواهند شد.

اگر بخواهم به زمین سخت بالای سرم نفوذ کنم شاید شاخه های ظریفم اسیب ببینند...

اگر شکوفه هایم جوانه بزنند و یک حلزون بخواهد انرا بخورد چه

اگر غنچه هایم شکوفا شوند و یک بچه کوچک انرا از شاخه جدا کند چه

نه بهتر است صبرکنم تا موقعیت امن تر شود!"

و او منـــــــــــــــــــــتظر ماند.

مرغی در اوایل بهار در زمین مزرعه به دنبال غذا زمین را نوک میزد تا این دانه منتظر را پیدا کرد و خورد.

+نتیجه اخلاقی داستان:

آنهایی که برای رشد کردن خطر نمی کنند توسط زندگی بلعیده می شوند

+از کتاب معجزه عشق از باربارا

گفتگوی کاملاً جدی بین دو دختر در تاکسی :اولی : مربی تئاترمون قبلاً دستش تومور داشته !دومی : تومور مغزی ؟!اولی : نمی دونم ، اونشو نگفت !
یه جرعه اسید لطفا

دختره تو پیجش نوشته دلم گرفته
منم کامنت گذاشتم:
۴۳**۸۵۴***۰۲۱ تخلیه چاه اکبر و برادران...............
بعد دختره به جای تشکر کلی فحشم داد
یعنی کار خیرم اینقد بد بود خدایا چرا این مردم اینقدر ناسپاسن

بابام با ماشین تصادف کرده
زنگ زده به من فحش میده
می گم چی شده ؟ میگه تصادف کردم !
می گم چرا به من فحش می دی؟
میگه : وقتی تصادف کردم داشتم به تو فک می کردم

یکی از افتخارات دوران ابتدایی من اینه که مبصر کلاس بودم
وقتی کسی درس نمره کم میگرفت معلم به من میگفت :
ببرش دفتر بگو که درس نخونده !
اون لحظه حس پلیس بین المللو داشتم
چه فازی داشت لا مصب !
البته فوشایی که از بچه ها میخوردم رو نادیده میگرفتم

دیگه شورشو در آوردن
اول میگفتن mersi
بعد شد merc
بعد شد mer۳۰
بعد شد mer۲۰+۱۰
دیروز یکی برام پیغام فرستاده ۱۰-۱۵+{۲ (mer{ (۱۰+۴۰
فکر کنم ۲ سال دیگه معادله ۶ مجهولی و انتگرال میفرستن!
خب بگو ممنون چه کاریه عاخه

ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻢ ..

ﺍﺯ ﺁﺭﺍﯾﺸﺶ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮ ﺧﯿﻠﯽ

ﺧﻮﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻮﻫﺮﺕ ﺑﻬﺖ ﮔﯿﺮ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ

ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟

ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻧﮕﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺍﻭﻧﻄﺮﻑ ﻧﺸﺴﺖ

ﺑﻌﺪﺃ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﭼﻪ ﺳﻮﺗﯽ ﺩﺍﺩﻡ

ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﭘﺴﺮ ﺑﻮﺩ

نيگااااااااااا

اين نتيجه راه رفتن رو مخ مرداستا...

ميگم عجب بي اعصابيه وا....

یه روز برای دیدن دوست چینی ام که مریض بود به بیمارستان رفتم ٬
وقتى کنار تختش ایستادم ، دوستم با دیدن من اشک تو چشماش جمع شد و گفت :
چینگ یونگ کوجیدو پوهان جو !!!
و چند لحظه بعد ، دار فانى رو وداع گفت . . .
بعد از مرگش ، من برای ترجمه این جمله ی مهم ، به چین سفر کردم
و تازه فهمیدم که دوستم بهم گفته :گوساله ، پاتو از روی شلنگ هوا وردار ...

به سلامتي سوسك كه وقتي وارد ميشه :
.
.
.همه خانوما جلو پاش بلند میشن

اینم یه جوک ((+18))
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
واسه نابینایان
.
.- .. : :… . : :: : –. : : : :– :. . : : .- . . : :… :. . : : .- . . : :… .: : :– . : :: :– : . . :: .- . .: :
… . :: : :– . : : :: –: . . : : .- . . : :… : .. : : .- .. : :… . : :: : –. : : : :– :. . : : . -. . : :… : . .: : .- . .: :
… : .. : : .- . .: : …. : : : :– .: : : :– : . .: : .- . . :: 
…. : : : :. . : : .- . . :: …: . . : : . -. . : :… . : :: :– . : : :: -

ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﺼﺎﻭﯾﺮ ﻧﻔﺮﺍﺕ ﺑﺮﺗﺮ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ

ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺑﺎ ﺭﺗﺒﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﮑﻮﺱ ﺩﺍﺭﻩ

ﻫﺮچي

ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺑﺪﺗﺮ ﺭﺗﺒﻪ ﺑﻬﺘﺮ

اي ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺷﺘﯿﭙﯽ ﺑﺴﻮﺯﻩ ﮐﻪ

 نذاشت دكتر ﺑﺸﻢ!!!! 

من ديگه حرفي براي گفتن ندارم

وزی یه خانم فقیر میره به یه مغازه و از صاحب مغازه می خواد که مقداری جنس به عنوان نسیه بهش بده ... اما صاحب مغازه مخالفت می کنه و میگه جنس نسیه نمی دیم ... خانم که همین طور اصرار می کرد یه اقایی به مغازه میاد و دلش به حال خانم می سوزه و میگه : ببخشید آقا این خانم هر چی می خواد بهش بدین من حساب می کنم .... صاحب مغازه میگه : لازم نیست این خانم هر چی می خواد بنویسه روی کاغذ من به اندازه وزن لیستش  بهش جنس می دم !!!!! خانم که خیلی خجالت زده شده بود تکه کاغذی رو از داخل کیفش بیرون آورد و روی اون چیزی نوشت و توی کفه ترازو گذاشت .... کفه ترازو پایین رفت .... صاحب مغازه که دیگه چیزی نمی تونست بگه جنس رو آورد و در کفه دیگر ترازو گذاشت و اینقدر جنس آورد تا کفه ترازو بالاخره بالا آمد.... او که از چنین چیزی به حیرت آمده بود تکه کاغذ رو برداشت که ببینه چه چیزی باعث شده که کفه ترازو این همه پایین بره ... وقتی نوشته کاغذ رو می خونه ... نوشته شده بود .... خدایا خودت می دونی که چقدر محتاجم به همون اندازه بهم کمک کن .... 

روایت داریم که:
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
میبینم که مومن شدی دنبال روایت میگردی؟
تادیروز دنبال +18 میگشتی کصااااااااااااااااااافط

خوب شد بازیه Pou اومد توی گوشیا تا بعضی پسرا بعد ابرو برداشتن و گوشواره


انداختن قشنگ طعم مادر بودن رو بِچِشَن!

یا هرگز به احساس خود شک کرده اید که به کسى علاقمند شده اید و یا عاشقانه فردى را دوست دارید. گاهى به راستى در این تردید بسر مى برید که آیا این احساس نو، عشق است.

در زیر به مواردى اشاره شده تا شاید شما را در شناخت این احساس یارى کند:

نزدیک شدن ناخودآگاه:
ضمیر ناخودآگاه ما بسیار ساده فکر میکند بطوریکه ما از دیدن یک فیلم ترسناک وحشت مى کنیم در حالیکه در امنیت کامل هستیم.
وقتى شخصى به شما علاقمند میباشد هنگام صحبت سعى میکند به شما نزدیک شود حتى اگر شما یک قدم به عقب برویید او به سمت شما خواهد آمد تا بتواند این فاصله را از بین ببرد. این در مود عشق هم صدق میکند ضمیر ناخودآگاه ما هر نزدیک شدن فیزیکى به جنس مخالف را در نتیجه نزدیکى احساسى درک میکند.

عکس العمل اتوماتیک:
توجه کنید وقتى با کسى دوست صمیمى هستیم ناخودآگاه رفتار هاى همدیگر را کپى مى کنیم. این موضوع فقط در مورد افرادى با آنها احساس نزدیکى مى کنیم یا به آنها علاقه داریم رخ مى دهد. این امر مى تواند علامت خوبى براى ما باشد چون ضمیر ناخودآگاه بى اختیار ما را به این سمت سوق میدهد.

بى اختیار به سمت کسى برگشتن:
ما وقتى به کسى علاقه داریم سعى میکنیم طرف مقابل را همیشه جلوى نظر داشته باشیم. درواقع فکر شما، دائما شما را به آن سمت و سو هدایت خواهد کرد. این موضوع در موارد دیگر هم صدق مى کند مثل وقتیکه در مکانى احساس ناراحتى میکنیم و دائم به دنبال در خروجى میگردیم.

رفتارهاى اشارى:
کسانى که به هم علاقمند هستند رفتارهاى ظاهرى خاصى را از خودشان نشان مى دهند. مثل دست بردن داخل موها، بى قرارى و بزرگ شدن حدقه چشم هنگام ملاقات. اینها نشان دهنده وجود علاقه به طرف مقابل مى باشد.
چیزهایى که باید فیلتر بشوند اما نمى شوند:
ذهن انسان در هر ثانیه 2 بیلیون اطلاعات را بررسى میکند. اگر ما بخواهیم به تمام این مطالب عکس العمل نشان بدهیم دچار مشکل خواهیم شد. به همین علت ذهن بیشتر اطلاعات را فیلتر میکند و تنها به 7 مورد مهمتر در ثانیه پاسخ میدهد.
اگر شما کسى را دوست دارید و یا میخواهید بدانید آیا او به شما علاقمند است لازم است که بدانید که آن شخص به کوچکترین تغییرات ظاهرى شما عکس العمل نشان میدهد زیرا این نوع اطلاعات توسط ضمیر ناخودآگاه فیلتر نخواهد شد.

از چپ به راست علی دایی ، حمید استیلی ، جواد منافی ،علی اصغر مدیر روستا و نادر محمدخانی

سال 1371

واسه خودمون شدیم ی پا نسیم یاد

مناظر بیشتر در ادامه مطلب

ببین مال بقیه هم رفته یا فقط مال ماست؟

پسرا تو چند مورد خیلی جذاب میشن

اگه خیلی دوس داری بدونی بیا ادامه مطلب