و آن زمان كه "عاشق" مي شوي
و مي داني كه "عشقي" هست
و باور داري كسي كه تو را "دوست" دارد
و در آن شبهاي سرد و يخبندان با "تو" مي ماند
در آن لحظات است كه مي فهمي
"دوست داشتن چقدر زيباست"
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 86 | mobi78 |
![]() |
0 | 91 | sanatgran |
![]() |
0 | 86 | sanatgran |
![]() |
0 | 84 | sanatgran |
![]() |
0 | 81 | sanatgran |
![]() |
0 | 94 | sanatgran |
![]() |
0 | 86 | sanatgran |
![]() |
0 | 78 | sanatgran |
![]() |
0 | 81 | sanatgran |
![]() |
0 | 89 | sanatgran |
![]() |
0 | 87 | sanatgran |
![]() |
0 | 90 | sanatgran |
![]() |
0 | 89 | sanatgran |
![]() |
0 | 81 | sanatgran |
![]() |
0 | 97 | sanatgran |
![]() |
1 | 123 | sanatgran |
![]() |
0 | 86 | sanatgran |
![]() |
3 | 270 | sarafazli |
![]() |
1 | 135 | sanatgran |
![]() |
2 | 105 | sanatgran |
و آن زمان كه "عاشق" مي شوي
و مي داني كه "عشقي" هست
و باور داري كسي كه تو را "دوست" دارد
و در آن شبهاي سرد و يخبندان با "تو" مي ماند
در آن لحظات است كه مي فهمي
"دوست داشتن چقدر زيباست"
ببین دختر جون....
روزی که ازدواج میکنی اونی که میخنده مادرته
چون تو داری خوشبخت میشی و تو رو تو لباس عروسی میبینه
اما اونی که غم داره و از درون از جدا شدنت اشک میریزه
اونی که تو تا عمر داری ناموسشی
اونی که نمی تونه پشتت نباشه
اونی که تو آبروشی
اونی که با نابودی تو کمرش میشکنه....
بابات...
ببین چقد به این پسرایی که میان و میرن فکر میکنی...
چقد بخاطرشون هر کاری میکنی...
واسه اون بابا... اون مرد اصلی کل عمرت یکم وقت بذار...
بدون.. محبت تورو با هیچ مهر و محبتی تو دنیا عوض نمی کنه...
اونه که ناز واقعی تورو با دنیا میخره نه پسری که ناز بودن تورو
واسه ارضاء نیازهای روحی و جسمی خودش میبینه...
به بابات محبت کن دوست داشتنتو ابراز کن ببین بهت خیانت میکنه؟
ببین محبتتو با دختر خوشکلو خوش هیكل تر از تو میفروشه؟
ببین اشکتو در میاره؟
نکن
همیشه نیستا، سلامتی همه ی پدرا
زن ساخته شده واسه ناز کردن !
گیر دادن
غر زدن
حسادت کردن
دوست داشته شدن
اصن دلش میخواد...
مشکل داری نیا طرفش...
اگر تمام حلزونهای عالم دست به دست هم بدهند تا به چین رنج هایت سفر کنند؛
باز هم کاری از پیش نخواهند برد ، گیرم عصاره شفابخش هم داشته باشند.
چین و چروک رنجهایت را مرهمی نیامده مادر...
شرم میکنم
که وزن سیری ام را با ترازوی
کودک گرسنه
کنار پیاده رو بکشم . . . !
شادی را هدیه کن به کسانی که آن را از تو گرفتند،
عشق بورز به آنها که دلت را شکستند،
دعا کن برای آنها که نفرینت کردند،
درخت باش بر غم تبرها،
بهار شو و بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست...
برای لذت بردن از زندگی :
- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم .
- سعی کنیم بیشتر بخندیم ...
- تلاش کنیم کمتر گله کنیم ...
- با تلفن کردن به یک دوست قدیمی ،
او را غافلگیر کنیم ...
- گاهی هدیه هایی که گرفته ایم را ،
بیرون بیاوریم و تماشا کنیم ...
- بیشتر دعا کنیم ...
- در داخل آسانسور و راه پله و ...
با آدمها صحبت کنیم ...
- هر از گاهی نفس عمیق بکشیم ...
- لذت عطسه کردن را حس کنیم ...
و قدر این که پایمان نشکسته است را بدانیم
يك رابطه ...
به معناي تلفن صحبت كردن ...
قرار گذاشتن ...
بوسيدن نيست ...
به معناي اينه كه به طرف آرامش بدي...
آرامش ...
يک دقيقه سکوت !!
به احترام کساني که
شادي خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند!
بخاطر صداقت
که اين روز ها وجودي فراموش شده است!
بخاطر محبت
که بيشتر از همه مورد خيانت واقع گرديد!
يک دقيقه سکوت
به خاطر حرف هاي نگفته!!
براي احساسي که همواره ناديده گرفته مي شود!
يک دقيقه سکوت
به احترام قلب هايي که از سنگ اند...
جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …
الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم !
خدایا
آنقدر خرابم که هیچ مرهمی آرامم نمی کند !
مرا در آغوش خود بگیر
دلم آرامشِ خدایی می خواهد
شجاعت به معنای این نیست
که ترسی در دل نداری
بلکه به معنای این توانایی است که
نگذاری آن ترس فلجت کند.
زندگی یک گل سرخ است
پر از عطر،
پر از خار
پر از برگ لطیف،
یادمان باشد اگر گل چیدیم،
عطر
خار و
گل و
برگ،
همه همسایه دیوار به دیوار همند.
آغوش مارا زنده نگاه مي دارد
پس بياييد با در آغوش كشيدن همديگه
زندگي را به هم هديه دهيم
چه خوب است آدمها یک نفر را هر روز دوست داشته باشند
نه...هر روز یک نفر را....!!
زمين را عشقي نيست تا زمينت نزنند
آسمان را دریاب.
ای خدای مهربان من دوباره توبه میکنم
دوباره توبه میکنم ولی نه از گناه خویش ،بلكه ازنیایشم ، عبادتم ،ازدعای خویش....
و توبه میكنم من از نماز خویش ای خدا....از آن نماز خسته ام كه دل به صد هوا دوید و در حضور مهربان تو،ناز صد نگار را كشید و عشق را ندید....
ازآ ن نماز ای خدا توبه میكنم....
از آن قنوت هم خدای مهربان ، كه كردم از تمام آسمان لطف تو طلب ،سكه ای و مركبی و خانه ای برای خویش .....و بود در كنار من كسیكه خسته و گرسنه بود و هم غریب ، هیچ یاد ازو نكرد این دلم . . .
خدا از آن قنوت توبه میكنم....
از آن ركوع از آن سجود از آن دو چشم پر ز خواب از آن نماز بی صواب ،از آن دعای حبس گشته در حباب زندگی ، نه بندگی . . . .
ای خدا ، من از نماز خویش توبه میكنم....خدای من ، خدای مهربان من ، و توبه میكنم از آن گرسنگی و تشنگی ز روزه ام ،نبود آنچه خواستی ، نبود در سزای تو و یا نبود لحظه لحظه اش برای تو....
در آن بهارعشق و بارش بهانه های بخششت به روی شاخ و برگهای خاك خورده ی دلم ،فقط قرار بود كه خویش را به زیر بارشش سپارم و دگر تو كار خود كنی ، ولی به زیر سقف دلسپرده های این جهان پست و خسته ، جستم وچه زود جمع كردم از چهار سوی ، خویش را مباد تا كه قطره ای مرا تر از لطافت بهشت بی ریای عاشقان كند...
مرا ببخش ای خدا كه باز توبه میكنم ،ولی خدای مهربان ، فقط همین دو قطره اشك را ز من پذیر ، كه هست این دو قطره اشك هستی ام ، نیایشم ، بهانه ای برای بخششم ،هدیه ای برای پیشگاه تو نبود جز همین دو قطره اشك سرد جاری از دو گونه ام.....
مرا ببخش ای خدا از این دو قطره اشك نیز توبه میكنم.....
گــاهــي مــجــبــوري بــراي راحــتــ کــردن خــيــال ديــگــران ...
خــود را خــوشــحــال نــشــان بــدهــي...
ولـــــي چــه حــيــفــ کــه درونــتــ....
غــوغــاســتـــــ ...
سکوت گورستان را میشنوی ؟
دنیا ارزش دل شکستن ندارد !
من خودم به شخصه فوتبالي نيستم اما بين اين همه فوتباليست ايراني كه داريم علي كريميو خوب ميشناسم و طرفدار پروپا قرصشم چون معتقدم خيلي مرده...
هميشه مردونگي به ريشو سيبيلو
ي صداي كلفت و خشن نيست..
گاهي مردونگي به داشتن قلب بزرگ خلاصه ميشه
مثل علي كريمي
برداشت اول :
این ناکجا آباد ، محل نگهداری بچه های بی سرپرست و بدسرپرسته !
یه مسئول دولتی ، هم به فکرنیست که اینا توی این خراب شده
دارن چی میکشن ! اما علی کریمی ، فارغ
از اسم و رسمش ، میره و برای دلخوشی این بچه ها ، باهاشون فوتبال بازی میکنه !
علی کریمی میره جایی که شاید خیلی از آقایون ، از ترس خاک گرفتن
بنزهای چند صد میلیونیشون ، از اون طرف ها رد هم نشن !
برداشت دوم :
اون آقایی که روی تخت افتاده ، بابک معصومیه ! یه زمانی کاپیتان
تیم فوتسال ایران بود و کلی افتخار و برو و بیا داشت ! وقتی سرطان
گرفت ، یه نفر مسئول دولتی نرفت سراغش ! اون همه هزینه ، اون
همه درد رو بابک معصومی به دوش داشت و یه نفر کمکش نبود !
بعدها گفت یه روز علی کریمی اومد ملاقاتش ،
چک سفید بهش داد ، تمام هزینه های اتاق و بیمارستان رو هم !
اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام !
برداشت سوم :
پسری که از اختلالات شدید هورمونی رنج میبرد و به عنوان بلندقدترین
ایرانی شناخته میشد ، توی برنامه ماه رمضون (ماه عسل)، ازش پرسیدن چه آرزویی داری ؟
گفت سه تا آرزو : سلامتی ، لپ تاپ داشته باشم و علی کریمی رو ببینم !
شبونه ، علی کریمی ، لپ تاپ خرید ، رفت خونه شون ، تمام خرج درمان و
اعزامش به آلمان رو داد !
اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام !
دقت کردی؟؟!؟
گاهی.....جای رحمت میشویم زحمت
جای محرم میشویم مجرم
جای ژست میشویم زشت
جای یار میشویم بار
جای قصه میشویم غصه
جای زبان میشویم زیان
پس زیادی به خودمان مغرور نباشیم چون بایک نقطه جابجا میشویم...!!!
تعداد صفحات : 7